خیلی وقت است که به خیلی چیزها فکر میکنم و خیلی وقت است که خیلی چیزها شکلشان عوض شده است،مانند آیین عشق بازی دنیا که عوض شده است همانطور که یوسف و زلیخا عوض شده است و من به دنبال آنم که در دنیای تغییر تنها چیز بی تغییر فقط تنهایی است و تنها به دنیا آمده ایم که در نهایت تنها برویم و امان از تنهایی تنهای تنها که هر چه میگذرد عمیق تر میشود و این نوشته های ناتمام هم نمیتواند عمقش را بجوید که تا کی ادامه خواهد یافت.
فرسنگها از جاده اش بیرون زده ام و اما جاده مرا میخواند تا دوباره همچون رنگوی رنگی نقش آخرین ناجی را در دریای عطوفت بازی کنم و چه تلخ که سرانجامش از پیش معلوم و انتهایش ملموس.
پس تا آخرین لحظه اش خوشحال باش به درایت